با هیجان نشست و قطعه‌های لگو رو دورش پخش کرد، همونطور که خنده رو لباش نشسته بود قطعه‌ها رو رو هم می‌چید. به بچه‌هایی فکر

پسرمون تو خونه‌ی جدید فرصت بازی کردن داره، فرصت غرق شدن تو دنیای کودکی و ساختن رویا

چشمهایش را می‌بندد و اتفاقات تلخ و شیرین زندگی‌اش مانند همین بازی ساده قایم باشک از خاطرش می‌گذرد. چشمانش را که باز می‌کند به دنبال

اولین روزی که اومده بود توی خونه، عروسکش رو محکم گرفته بود توی بغلش و می‌ترسید اون رو جایی تنها بذاره. ولی حالا عروسکش رو

طفلی به نام شادی، دیریست گم شده ستبا چشم‌های روشن براقبا گیسویی بلند به بالای آرزوهر کس ازو نشانی دارد ما را کند خبراین هم

ماشینشو با ناراحتی آورد و گفت مامان میشه برام باتری بخری؟ ماشینم باتری نداره. گفتم: بله که میشه. چشماش پر از ذوق شد و گفت:

تلفن زنگ خورد، مامان پشت خط بود. صداش توی شلوغی بازار، وسط صدای همهمه این روزای شهر گم شده بود. داشتیم راجع به پرده‌های خونه‌ی

پژوهشگران بر ضرورت بازی برای رشد کودکان تاکید داشته و آن را مهم‌ترین فعالیت کودک می‌دانند. کودکان برای بهبود زندگی روانشناختی، فیزیکی، اجتماعی و عاطفی‌شان

شادی، غم، ترس، هیجان؛ حالت‌هایی هستن که توی صورتک‌های نقاشی دخترک هست. حس‌هایی که هر کودکی در کنار خانواده تجربه می‌کنه و نیاز به آغوش