به دنیا میآید، بیشناسنامه در لالوی اجتماع بزرگ میشود. حق تحصیل را اگر نهادهای غیردولتی برایش فراهم نیاورند بیسواد میماند. کس دیگری برای پایش دوران کودکی او نیست. لحظههایی که باید بازی کند، شاد بوده و از آغوش گرمی برخوردار باشد، کسی نیست.
دلش ورزش میخواهد، بیشناسنامه نمیشود، دلش همهی آن چیزهایی که فرزند من و شما دارند را میخواهد ولی نمیشود.
مادهی ۷ پیماننامهی جهانی حقوق کودک دولتها را مکلف کرده است تا تولد کودک را بلافاصله پس از به دنیا آمدن، ثبت کنند و از حقوقی مانند حق داشتن نام، کسب تابعیت و در صورت امکان، شناسایی والدین و قرار گرفتن تحت سرپرستی آنان برخوردار سازد. شاید لطیفهای است یا شاید فقط آدمبزرگها خواستهاند چیزی نوشته باشند وگرنه برای بخش زیادی از حقوق کودک دنیای امروز وقعی قایل نیست.
مهر ماه سال ۱۳۹۶ نیز همچون سالهای گذشته کودکان خانوادهی کودکان سرزمین من، بدون شناسنامه و با سفارش فرمانداری در مدارس ثبتنام شدند و طی سال و پایان دورهی تحصیل خود در این سال نیز از داشتن کارنامهی رسمی محروم بودند.
مدیر مدرسه ارایهی کارنامه را غیرقانونی میداند حتا کارنامهای که صوری باشد. همان مدیری که هنگام ثبتنام و گرفتن شهریه هیچ چیز را غیرقانونی نمیداند.
کودکان خانوادهی سرزمین من، مشتاقانه در انتظار گرفتن کارنامه و نتیجهی تلاش یکسالهی خود، برگهای از مسوول آموزش دریافت میکنند که کمترین فرق را با کارنامهی همکلاسیها خود نداشته باشد.
اما در این مرز پرگهر، هستند افرادی که نگران وضعیت کودکان باشند، هستند کسانی که طی این سال تحصیلی دستشان پشت خانوادهی کودکان سرزمین من بود. آموزشگاه علوی، داوطلبان بخش آموزش و خانم یادگار ساروی؛ مسوول آموزش، این مسیر را با همیاری شما که این سقف را نگه داشتهاید طی کردند.
همراهان عزیز، کودکانمان یکسال دیگر با موفقیت سال تحصیلی را پشت سر گذاشتند و حتا بیشناسنامه، ما با هم توانستیم لبخند پیروزمندانهای را بر لبانشان نقش ببندیم.
همگی خدا قوت