دلش خونه میخواد

17 خرداد 1397

دلش خونه می­خواد
دلش اتاق و عروسک و آینه می­خواد
دلش ماشین بازی رو حاشیه­ ی فرش خونه رو می­خواد
دلش یه قفسه کتاب می­خواد تا هر وقت خواست یه کتاب برداره و قصه بخونه.
دلش خونه می­خواد
با یه سفره­ ی پهن شده تو آفتاب ظهر
دلش خونه می­خواد با یه غذای گرم
غذای بی منت
غذایی که بابتش لازم نیست تنشو حراج کنه
دلش خونه می­خواد با یه آرامش وصف ناشدنی
تا روزهای تلخ گذشته شو از یاد ببره .
دلش خونه می­خواد تا بتونه خنده­ های کودکی سر بده
الا کلنگ بازی کنه
یه قل دو قل
قایم باشک
فوتبال دستی
دلش خونه می­خواد تا شب آروم  سرشو بذاره رو بالش و تا صبح بی­دغدغه بخوابه
دخترای این خونه از ترس و تهدید و بهره­ کشی به ما پناه آوردن.
چند سالیه که ما با شما شدیم همه کس و کارشون.
دخترای این خونه مثل بقیه­ ی دخترا دلشون میز و نیمکت مدرسه می­خواد
هم بازی می­خواد
مادر می­خواد و نوازش گیسو .
اگه خونه نباشه … چه کنه؟
دلش خونه می­خواد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.