گریه پشت گریه

6 اسفند 1396

گریه پشتِ گریه؛ گریه که نه، ضجه پشت ضجه، ناله پشت ناله

چی می خواد …؟!

جای سوختگیای دوران نوزادیش میسوزه؟

همون سوختگیایی که یادگارِ پدره، به مناسبت دختر بودن نوزاد؟

همون سوختگیایی که پدر از حرص مادر به تنش جا گذاشته؟!

چی می خواد؟

اون زخم ها، اون سوزش ها که دیگه ترمیم شده!

پدر که رفت

پدر که تا فهمید نوزادش دختره، اونو سوزوند و مادرش رو ترک کرد و رفت.

از چی میناله کودکِ ما؟!

گریه پشتِ گریه؛ گریه که نه، ضجه پشت ضجه، ناله پشت ناله

چی می خواد …؟!

مادرشو؟!

مادر که اونو به دست ما سپرد

به خاطر فقر، به خاطر اعتیاد، به خاطر بی خانمانی

به خاطر اینکه نمیخواست دخترش مثل خودش بشه؟

چی می خواد؟!

مادر که رفت پی دلخوشی، پی عشقی دیگر، پی نئشگی،

پی …؟!

گریه پشت گریه

ضجه پشت ضجه

ناله پشت ناله

جای زخماش نکنه باز…؟

شروع به حرف میکنه:

“دلم برای مامانم تنگ شده.”

 

“من

مامانم رو

میخوام”

و مادر رفت پی نئشگی، پی ……

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.